پی های حفاری گردیده اتاق های طبقه همکف تشریفات مشهد با انواع و اندازه های گوناگون در سه طرف تراس گواه دیگری در استعمال از مدل آپادانا در معماری سازه میباشد.
دیرین ترین و مهمترین کاخ در کشور ایران در زمان صفویه اصفهان از سه بنای متفاوت ساخته شده میباشد. بنای بهتر قاپو از دو طبقه ایجاد شده است.
طبقه همکف دروازه حقیقی و واقعی محوطه کاخ میباشد که کارکردهای اداری را اعمال می دادند در حالی که کاخ از سطح رواق گشوده والا آغاز میشود.
پذیرایی های دولتی، پای کوبی های نوروزی، شوراهای دولتی و مجالس احاطه درین محیط برگزار می گردیده است.
پادشاه و بزرگانش هرگاه در مراسم های ورزشی، مراسم همگانی، اعدام ها و غیره در میادین کمپانی می کردند، بر روی سالن می ماندند.
در سه ضلع باقیمانده سالن تبارک، اتاقی در طبقه بالا وجود داشت که صرفا فرمانروا و خواجه هایش به آن دسترسی داشتند . این اتاق ها دارنده پنجره هایی بودند که به زنان دربار اذن می اعطا کرد تا در سالن والا و روی سالن مراسم برگزار نمایند.
کاخ های کشورایران نقشه های گوناگونی داشته میباشد بعضا کوشک مانند بوده اند(مانند هشت پردیس صفی آباد), برخی نقشه مربع و مستطیل داشته اند و بعضا یکسری ضلعی بوده اند.
مهمترین مسأله در معماری کاخ، به ویژه از عهد و پیمان صفوی به آن گاه, تزیین با کاشیکاری, گچبری, آیینه کاری و سنگ کاری میباشد.
معماری کاخ های کشور ایران از استارت اسلام تا صفویه، رینگ های گمشده ای دارااست که یافتن آن ها برای آشنایی بیشتر معماری اسلامی اهل ایران ضروری میباشد.
همینطور، نصیب بزرگی از تاریخ معماری جمهوری اسلامی ایران را محققان فرنگی تبیین کرده اند که هنوز در محافل دانشگاهی و علمی داخلی آنالیز نشده و نظارت یافته های آنها در پربار کردن و آپ دیت نمودن علم تاریخ معماری لزوم دارااست
کاخ درایران در اصلی ترین صورت خویش تنها یک ساختمان فقط عدم وجود، بلکه یک مجتمع بدون نقص محسوب میشد که می توانست تا یک مایل ارتفاع و بیش تر از یک و نیم مایل پهنا داشته باشد.
این مجتمع برای همه نیازهای سری و قانونی دربار پیاده سازی می شدهاست که بر طبق با آن اقامتگاه محرمانه کبیر فرمانروا و ملتزمینش به هم پا تسهیلاتی برای محافظان او مشتمل بر سربازخانه، اسلحه منزل ، واصطبل و دیوانهای مختلفی برای مقامات او که کاملا میان دیوارهای کاخ قرار می گرفته، در حیث گرفته می گردیدهاست.
باغها و چشمه هایی این ساختمانها را در بر می گرفته اند و یک مجتمع ورودی بسیار مستحکم راهیابی به آحاد مجتمع را قابل در اختیار گرفتن می نموده است از آنجایی که محوطه کاخ دربرگیرنده یک مسجد، یک خزینه و بیشتر تایم ها یک قبرستان می گردیده است، معین میباشد که تشکیل داد اینگونه بناهایی جدا نگاه داشتن آنان از معاش خارج دیوارها بوده میباشد.
معماری کاخ تحت عنوان ترکیبی از یک راس اداری و یک وسیله معاش
کاخ های کشور ایران با استحکامات تحت عنوان تشریفات مشهد یک اقامتگاه سلطنتی سوای تاکید بر نیازها و عملکردهای دیگر
معماری کاخ تحت عنوان نوعی استراحتگاه موقت بی آلایش تمایز در میان این گونه های گاهی رنگ می بازد اما به بها کلی آنان لطمه نمی زند
خصوصیت های متنوع معماری کاخ در جمهوری اسلامی ایران در ادوار گوناگون
یکیاز خصوصیت های کاخ های جمهوری اسلامی ایران به مدل آپادانا، رابطه بصری دربین نصیب سری و نمای ساختمان میباشد، چون پنجره های اتاق های طبقه بالا قابلیت و امکان تماشای تالارهای تبارک را از بالا آماده می نمایند.
کاخ بلندمرتبه اردشیر، دارنده اولی طبقه بالا با دهانه های بلندی میباشد که عموم از روش آن می توانستند به تالارهای تشریفات نگاه نمایند و تختی در دیوار در میان تراس و سالن مرکزی وجود داراست که شاه می توانست جماعت های کوچکتر با بزرگتر در هر دو تالار را استفاده کننده قرار بدهد.
البته محوطه سری در طبقه دوم طبقه بالا، میان گنبدها و با گروه هایی از اتاق های گنبدی صورت تشکیل شده بود.
در کاخ های کشور ایران اواخر عصر ساسانی پنجره های والا در کناره های عقب با یکسری بقایای کانال آجرکاری میباشد که از روش آن می قدرت سوای اینکه از ذیل قابل مشاهده باشد، به باطن تراس نگاه کرد.
در کل در جمهوری اسلامی ایران سنت اجرای مراسم تشریفات مشهد و دین های مذهبی که تاریخ آن به زمان پیش از اسلام گشوده میشود مدام در فضاهای گشوده برگزار می شدهاست. فضای گشوده مقدسی که زرتشتیان به آن پاوی می گفتند و زمین مستطیل شکلی بود که چهار طرف آن را بعد از تلاوت دعایی اختصاصی ، نشانه گذاری می کردند تا روح شیاطین از آن بیرون گردد و آنگاه با آب مقدس پاک سازی شد.
همینطور در اجرای مراسم مذهبی از قبیل نماز باران در خشکسالی که عبادات دست جمعی سفارش گردیده نیز از زمینی گشوده در حومه و گاه در درون شهر به کارگیری می گردیده است. در بخش ها کم آب ، کمبود آب منجر کاهش سرسبزی گشته میباشد
در قصرهای هخامنشیان نیز از تراس های مرکزی مستعمل میباشد.
ایوان منزل اهل ایران که پیش از اسلام به دلایل مختلف آیتم به کارگیری بوده، ابعاد تحت عنوان بیانی از حس مسلمین نسبت به گوشه و کنار و به خصوص فضای معنوی مفهوم یافته و بعد ها در تمدن معماری اسلامی از حیث کاربردی و از نظر سمبلیک به نقطع ی عطف خویش رسیده میباشد. به کارگیری از خشت و کاشی سنتی جلوه آن را دو چندان نموده است.
لبریز بدیهی میباشد که مرکزیت در اسلام نمادی از وحدت وجود میباشد ، و بر اساس و پایه رفلکس کیفیتی میباشد که در بطن آن وحدت پنهان میباشد ، پس در ذکر وحدت و منعکس شدن آن از روش مرکزیت ، فضاهای مالامال و خالی نیز هر کدام به طوری به کیفیات فرمی و فضایی ، مجهز میگردند و دراین رهگذر میباشد که تراس های مربع یا این که مستطیل صورت ، سمبلی از ثبات و پایداری میشوند و .زمانی که در راس قرار میگیرند تحت عنوان یک عنصر نظم دهنده به سازه و جای شغل کرده و قطبی می گردند که فضای دور و بر را پایین اثر خویش قرار میدهند.
این فضای گشوده تراس منزل دیرین میباشد که به سوی فضاهای بسته تداوم و توسعه مییابد و به درون نفوذ می نماید، و آنها را ذیل اثر قرار میدهد. ولی این بسط و نفوذ بوسیله حیاط هایی که در یک، دو و یا این که ندرتا چهار جهت ایوان قرار دارا هستند و به سمت باطن تکان می نمایند و پیش می رود.
در اصل سعی تراس ها برای تلاوت نمازهای فرادا، تشکیل رینگ های درس، محل تجمع و مذاکرات و مباحثات، دعا و نیایش به کارگیری می گردیده نیز بر مداقه معنوی فضای ایوان منزل سابق می افزوده میباشد، و به خصوص ایوانی که درجهت قبله واقع میباشد به واسطه عمق و یا این که طول بیشتر خویش ، عنایت ویژه مییابد و در فیض به فضای ایوان در عین ایستایی، جهتی معنوی مییابد که در واقع منظرگاه اساسی تراس و فرمان روا نشین در معماری سنتی میگردد.
در شرایطیکه به لاهیجان مهاجرت کردید تشریفات مشهد به میدان شهدای این شهر بروید، پس از طیکردن به طور تقریب ۳۰ متر از اولِ خیابان شهدا به کوچهای به اسم میرشمس الدین می سید. واردکوچه که میشوید چشمتان به حرمای به همین اسم میخورد.آرامگاه میر شمس الدین لاهیجان ، جایی ست که میتوانید به متانت روحی برسید .درب ورودی لحاظ هر بینندهای را به خویش جلب مینماید. یک رمز در تبارک به شکل دو طبقه که داخلش هشتیای جای دارد. در باطن هشتی پلکانهایی در دو سمت میباشد که به غرفههای بالا خط مش می برد. ذیل در سمت راست هم وضوخانهای جای دارد.
مجموع چیزی که درین نصیب از سازه می بینید به طور کاملً از خشت میباشد. بر هرکدام از مبناها دو طاق و بر بالای بام مدخل هم یک اتاق خرد جایدارد. چندین گام جلوتر که بروید به طور کامل وارد ایوان زیبایش گردیدهاید؛حیاطی خیر خیلی خیلی گران قدر و خیر آنقدرها خرد، بلکه حیاطی دلچسب که شمارا ازمنظر فضای ساختمانی و آپارتمانی به یکباره غیر وابسته مینماید.
حیاطیکه درسمت چپاش یکسری درخت وجود دارااست که با مسافت از هم کاشته گردیده میباشد و در فصل بهار و فصل تابستان جان می دهد برای نشستن در تحت سایهاش. صحیح در آستانه ورود،روبهروی شما بنای حرم و در سمت راستتان نیز حسینیه جایدارد. در کنار حسینیه نیز (بعداز ورودی) مسجدی میباشد به اسم مسجد امام رضا(ع) که نمازهای یومیه در آن هر روزه به شکل جماعت برگزار میگردد. همینطور در بخش غربی هم درب دیگری برای ورود و خروج میباشد که به یکی از از خیابانهای دور و بر به اسم خیابان امامخمینی(ره)روش پیدا مینماید. در واقع دسته سازه دربرگیرنده مدخل در شرق، حرم در غرب و حسینیه در شمال (حد فاصل بقاع و مدخل) می شود.
محراب مسجد یا این که نمازگاه پیشوا، طاق نمایی تشریفات مشهد میباشد که جهت قبله را در مسجد نماد می دهد، که پیشوای شرعی یا این که پیشنماز در اثنای نماز گزاردن در آن میایستد. در مسجدها در میانه قبله مسجد قراردارد. به گونه ای که با ایستادن امام یا این که پیش نماز پرورش به سمت قبله باشد و نماز بگذارد. شیوه قرار تصاحب کردن آنها، جهت قبله را در باطن مسجد معین مینماید.
وجود محراب در همگی مساجد مورد نیاز وجود ندارد. در مسجدی که بطور درست جهت قبله معلوم باشد، وجودش ضرورتی ندارد. نقشه های این عنصر معماری ریشه در آئین مهر داراست، مضمون و ریشه صحیح قانع کننده ای در گویش عربی ندارد. میگویند یعنی محل نبرد (حرب) البته محراب مکان پیکار وجود ندارد. ریشه این واژه و کلمه را دکتر معالج محمد مقدم مدرس دانش گاه ادبیات پرنور کرد.
آب، آو و آوه در معنای ساختمان، منزل و امثال آن میباشد. سردابه یعنی منزل سرد، خزینه یعنی منزل گرم، محراب یعنی منزل مهر. اولیه گونه های آن هم وابسته به دین مهر میباشد. در آن مجال به صورت گنبد ساخته میشدند و در دو طرف آن نمادهای طلوع و غروب وجود داشت. طرح آن در جمهوری اسلامی ایران به صورت های متعدد بافته میگردد. دور و بر و باطن محراب را به صدها نحوه تر و تمیز اند. ولی کناره های آن، درصورتیکه هراتی یا این که دوستکامی باشد، با محراب و دین مهر رابطه داراست.
در تعداد متعددی از طرح های آن از خط، (ادعیه، اسمهای پروردگار و سورههای قرآن) به کار گیری میگردد. حتی مثالهای زمان صفوی در این زمینه جالب وجود ندارد. خیر خط زیباست خیر طرح متناسب، به طوری که درحالتی که بناست بافت آن ها تجدید یا این که مشابه آن نقشه ها پیاده سازی گردد، تجدید حیث مهم مایحتاج داراست.
یکی مزارهای باشکوه و مجلل استان کرمان، آرامگاه تشریفات مشهد با عظمت حضرت امام زاده زید (علیه السلام) میباشد که در شهر شهداد کرمان قرار گرفته میباشد. نسب شریف حضرت زید (علیه السلام) با هفت واسطه به امام ششم شیعهها حضرت امام درست گو (علیه السلام) منتهی می گردد. اجماع علمای انساب بر این عهد رخداد دارا هستند که از قرار تحت میباشد : حضرت زید بن علی البکر آبادی بن محمد بن علی بن محمد بن علی الخوارزمی بن قاسم الشیخ بن محمد الدیباج بن امام جعفر راستگو (علیه السلام) . او سیدی بسیار جلیل القدر، گسترده الشأن، عابدی خداترس، فاضلی ارجمند، فقیهی وارسته، و سرپرست سادات کرمان میباشد، که وی در بیشتر کتاب های انساب به خیر خاطر شدهاست. پدران این بزرگوار، کلیه از از بزرگان سادات اهل بیت (علیهم السلام) و از مشاهیر قبیله رسول (صلی الله علیه و اله و سلم) بودند. آن سیرتکامل که از تاریخ به کار گیری میشود، پدران و اجداد حضرت زید (علیه السلام)، در زمان معاش خویش با حاکمان ظالم و غاصبان دستمزد اهل بیت (علیهم السلام) مبتلا بودند و پیوسته در اسارت و زندان معاندان بوده، یا این که نزاع و مهاجرت و آوارگی در شیوه آیین را تفویض کرده، بعضا از آنها نیز به امارت و فروانروایی رسیده بودند.
درین که مدفون درین بقاع، حضرت زید (علیه السلام) نواده بزرگوار امام جعفر راست گو (علیه السلام) میباشد، هیچ تردید و تردیدی دربین علمای بلندمرتبه انساب وجود ندارد و این مزار جزو دو مزار درست النسب استان کرمان پس از حرم متبرکه امام زاده سید علی (علیه السلام) سیرجان میباشد که اجماع علمای انساب بر آن سماجت دارا هستند. از طرفی این مزار متبرک، جزو ۲۵ مزار مشهور مملکت میباشد که آدم میتواند با تصدی خاطر، خفته در آن را زیارت نماید و درود وی به خویش وی نبی گردد. به دلیل آن که در سایر مزارات کشور ایران برای انتخاب شخصیت های مدفون در آن، با قراین و شواهد و با اگرها و مگرها ثابت مدفن سیدی می گردد کهاین خویش یک کدام از شرافت ها و کرامت های مالک این مرقد میباشد. با این وجود، ما سعی داریم که مجموع اقوال علمای انساب و مورخان را در مورد خفته دراین مزار را ذکر کنیم تا صدق ادعای ما پرنور گردد.
علامه نسابه ابن طباطبا از پژوهشگران و نسب شناسان قرن پنجم هجری، علاوه بر ورود سادات به شهرهای کشورایران، از حوزه خبیص حافظه می نماید. منتهی اسم سید زید (علیه السلام) را به تصور آنکه در واژه و کلمه کرمان ذکر داشته از خودکار می اندازد. همین اندازه مشخص و معلوم می نماید که حضرت زید (علیه السلام) قبلا تاریخ در قید حیات بوده، مسکن وی نیز خبیص کرمان بوده میباشد. علامه نسابه بیهقی دارای شهرت به ابن فندق متوفای سال ۵۶۵ ه . ق، خلال معرفی فرزند حضرت زید (علیه السلام) می نویسد: ( نسب شریفش با هفت واسطه به امام جعفر درستگو (علیه السلام) منتهی میگردد و در کرمان بوده میباشد ). امام فخر رازی متوفای سال ۶۰۶ ه . ق با پاراگراف ی ابوطالب زید بن علی البکرآبادی، مستقر کرمان. همین ادعای قبلی را تأیید می نماید.
در امتداد حدّ مسجد تا توسعه و گسترش عبدالمجید، به صورت تشریفات مشهد یکیاز لبریز شکوه ترین مساجد دانا اسلامی جلوه گری می کند. این بنا که حدود 6024 مترمربّع مساحت داراست، با بسط و تجدید بناهایی که در سه سمت شرقی و غربی و شمالی مسجد به مساحت 6247 مترمربّع صورت گرفت، تک تک بنای سعودی ها را به 12271 مترمربّع ارتقا داد که با به حساب آوردن تشریفات مشهد مساحت جهت قبل و دیرین مسجد که تاکنون پابرجاست، (یعنی 4056 مترمربّع) مساحت تک تک بنای مسجدالنبی را در طول ما به 16327 مترمربع رسانید.
دراین بنای پرشکوه و ظریف که به صورت سه شبستان شمالی، شرقی و غربی احداث گردید، 222 ستون قشنگ، با سرستون های فلزّی توأم با سنگ های حجّاری شده و منقّش، جلوه آرایی خاصّی داراست و برای استواری چنین بنایی 74 ستون مربّع شکل در امتداد دیوارهای شرقی و غربی، هر مورد به طول 128 متر و دیوار شمالی به طول 91 متر احداث شد که به وسیله 44 پنجره بلندمرتبه و مزیّن به سنگ های تراشیده شده و سرستون های هلالی، به شبستان های مذکور شکوه خاصّی بخشید.
در نصیب شرقی و غربی دیوار شمالی مسجد، دو مناره به سبک معماری عثمانی، در نهایت استحکام و ظرافت که هر یک با هفده متر عمقِ مبنا، 70 متر ارتفاع دارااست، عظمت بنای مسجد را دو چندان کرد.
بعد از اتمام مرحله نخست بسط، لزوم تکمیل آن و تعمیر نمای خارجی دیوارهای شرقی و غربی و جنوبی، مدّنظر دولت قرار گرفت. همچنین نمای خارجی درهای باب السّلام و باب الرّحمه و باب جبرئیل و باب النّساء بازسازی گردید و باب الصّدیق که در زمان قبلی مسدود شده بود، با تعمیر و مرمّت جدیدی گشوده شد.
حمّام جان ما همین مساجد و مجالس قرآن تشریفات مشهد و محافل وعظ و راهنمایی ماست، به شرط اینكه كاری نكنیم كه قداست این اماكن از فی مابین برود. كارهایی كه مناسب با شأن مسجد نیست، در مسجد ایفا ندهیم. مسجد معبد و عبادتگاه میباشد، نه نمایشگاه میباشد نه فروشگاه و نه ورزشگاه. در جامعهی مسلمین هر كاری محلّ اختصاصی به خود دارد، هر كار اسلامی را كه نمیاقتدار و نباید در مسجد ایفا اعطا کرد. کسب و کار كاری اسلامی میباشد؛ امّا آیا در مسجد می بایست تجارت كرد؟ صحت دارد که «اَلْکاسِبُ حَبیبُالله»؛ امّا آیا این حبیبالله بایستی تشریفات مشهد بساط دستیابی خود را در مسجد بگستراند؟ وصلت امری اسلامی می باشد؛ امّا جشن و پای کوبی عروسی بایستی در مسجد برگزار گردد؟ کسب و کار و كسب و كار و تئاتر و سینما و فیلم و نمایش و ورزش، فرضاً كه اسلامی هم باشند، تناسب با مسجد و معبد ندارند و هرمورد می بایست در محلّ منحصر به فرد و مناسب خود ایفا بگیرند و مسجد هم باید اختصاصی عبادت باشد. مسلمان ها باید به مسجد بیایند و در آنجا خود را تطهیر به پاکی معنوی كنند و جانها را شستشو دهند و بعد از آن هر كدام به محلّ كار خود بروند و با جانهای مطهّر و منوّر به نور ایمان، به کارهای مناسب خود بپردازند؛ باید عصمت و طهارت مسجد را به آن اماكن گسترش دهند، نه اینكه آلودگی آن اماکن را به مسجد بیاورند.
نتیجه ها آن كه، قداست مساجد و محافل وعظ و پند را تحت عناوین دیگر آلوده نكنیم، به عذر و بهانهی این كه آن عناوین نیز اسلامی می باشند. مگر هر كاری اسلامی بود، در مسجد باید انجام بگیرد؟ در صورتیکه شنیدهایم كه صدر اسلام در مسجد «قضاوت» و «قانونگذاری» و اعزام لشكر میكردند، از آن جهت بود كه جا نداشتند. آنقدر از حیث جا در مضیقه بودند كه حتّی فقرا را در مسجد جا داده بودند؛ اصحاب صُفّه که از مکّه سفر کرده بودند، در گوشهای از مسجد جا داشتند و طبیعی می باشد كه وقتی جامعهی اسلامی توسعه پیدا کرد و تشکیلات منظّم پدیدآمد، دیگر لزومی ندارد كه امور دیگری غیر از مسائل عبادی در مسجد ایفا پذیرد؛ بلكه باید هر كاری در محلّ مناسب خود اجرا بگیرد و لذا ما باید قداست معابد و محافل وعظ و ارشاد را نگهداری كنیم و باید بدانیم كه این اماكن مقدّس به واقع مانند حمّام، محلّ شستشو دادن جانهای ما می باشند كه حدّاقلّ هر چند روز یک بار باید خود را به این حمّامها برسانیم تا ما را پاکسازی و تنظیف كنند. همانگونه كه حمّام جای تنظیف هست و انسانها بدن خود را در آن تنظیف میكنند تا با بدنی نظیف رازِ کارهای خود بروند، ما هم هر تعدادی روز یک بار بایستی خود را به معابد و محافل وعظ و موعظه برسانیم و جان خود را شستشو بدهیم و هر یک سری ماه یک بار به زیارت یكی از بقاعهای مطهّر امامان(ع) مشرّف بشویم تا آنجا ما را شستشو دهند و جان ما را از رذایل، تطهیر و به فضایل، تنویر كنند. تا آن جا که تاریخ بشر به خیال دارد, در همهء ادیان و مذاهب و میان تمامى اقوام و ملت ها, مراکزى خاص با عنوان «محل پرستش» وجود داشته میباشد و این مرکزها شاهد حضور و تجمع مردم به مناسبت هاى مختلف و در حین هاى خاص بوده اند. این واقعیت تاریخى بیانکننده یک حقیقت انکارناپذیر است که احساس نیاز به پرستش و بایستگی برقرارى لینک و پیوند و رابطه بین آدمى با تولید کننده خویش , امرى فطرى میباشد که در نوع بشر ـ و ولی با شدت و ضعف ـ وجود داشته و خواهدداشت . رابطه دربین تولید کننده و عبد , رابطهء عبودیت و بندگى میباشد و درسایهء همین بندگى , زندگى معنا و معنی خاص مى یابد.
حمّام جان ما همین مساجد و مجالس قرآن تشریفات مشهد و محافل وعظ و راهنمایی ماست، به شرط اینكه كاری نكنیم كه قداست این اماكن از فی مابین برود. كارهایی كه مناسب با شأن مسجد نیست، در مسجد جاری ساختن ندهیم. مسجد معبد و عبادتگاه می باشد، نه نمایشگاه میباشد نه مغازه و نه ورزشگاه. در جامعهی مسلمین هر كاری محلّ منحصر به خود داراست، هر كار اسلامی را كه نمیاقتدار و نباید در مسجد انجام داد. کسب و کار كاری اسلامی میباشد؛ امّا آیا در مسجد می بایست تجارت كرد؟ صحت دارد که «اَلْکاسِبُ حَبیبُالله»؛ امّا آیا این حبیبالله باید تشریفات مشهد بساط دستیابی خود را در مسجد بگستراند؟ وصلت امری اسلامی میباشد؛ امّا جشن و پایکوبی عروسی باید در مسجد برگزار خواهد شد؟ کسب و کار و كسب و كار و تئاتر و سینما و فیلم و نمایش و ورزش، فرضاً كه اسلامی هم باشند، تناسب با مسجد و محل عبادت ندارند و هر مورد می بایست در محلّ مخصوص و مناسب خود انجام بگیرند و مسجد هم می بایست منحصربهفرد عبادت باشد. مسلمانان بایستی به مسجد بیایند و در آنجا خود را پاک سازی به عصمت و طهارت معنوی كنند و جانها را شستشو دهند و بعد هر كدام به محلّ كار خود بروند و با جانهای مطهّر و منوّر به فروغ ایمان، به کارهای مناسب خود بپردازند؛ باید عصمت و طهارت مسجد را به آن اماكن پیشرفت دهند، نه اینكه آلودگی آن اماکن را به مسجد بیاورند.
نتیجه ها آن كه، قداست مساجد و محافل وعظ و پند را زیر عناوین دیگر آلوده نكنیم، به عذر و بهانهی این كه آن عنا وین نیز اسلامی میباشند. مگر هر كاری اسلامی بود، در مسجد بایستی اعمال بگیرد؟ در صورتیکه شنیدهایم كه صدر اسلام در مسجد «قضاوت» و «قانونگذاری» و اعزام لشكر میكردند، از آن جهت بود كه جا نداشتند. آنقدر از لحاظ جا در مضیقه بودند كه حتّی فقرا را در مسجد جا داده بودند؛ اصحاب صُفّه که از مکّه هجرت کرده بودند، در گوشهای از مسجد جا داشتند و طبیعی میباشد كه وقتی جامعهی اسلامی بسط پیدا کرد و تشکیلات منظّم بوجود آمد، دیگر لزومی ندارد كه امور دیگری غیر از مسائل عبادی در مسجد ایفا پذیرد؛ بلكه بایستی هر كاری در محلّ مناسب خود اعمال بگیرد و لذا ما باید قداست معابد و محافل وعظ و ارشادوراهنمایی را نگهداری كنیم و بایستی بدانیم كه این اماكن مقدّس به واقع مانند حمّام، محلّ شستشو دادن جانهای ما میباشند كه حدّاقلّ هر یکسری روز یک بار باید خود را به این حمّامها برسانیم تا مارا تطهیر و تنظیف كنند. همانگونه كه حمّام جای تنظیف است و انسانها بدن خود را در آن تنظیف میكنند تا با بدنی نظیف رازِ کارهای خود بروند، ما هم هر یک سری روز یک بار بایستی خود را به معابد و محافل وعظ و ارشاد برسانیم و جان خود را شستشو بدهیم و هر چند ماه یک بار به زیارت یكی از مقبرههای مطهّر امامان(ع) مشرّف بشویم تا آنجا ما را شستشو دهند و جان مارا از رذایل، تطهیر و به فضایل، تنویر كنند. تا آن جا که تاریخ آدم به خیال دارد, در همهء ادیان و مذهب ها و بین تمامى اقوام و ملت ها, مراکزى خاص با عنوان «معبد» وجود داشته است و این مرکزها شاهد حضور و تجمع مردم به مناسبت هاى گوناگون و در طول هاى خاص بوده اند. این واقعیت تاریخى بیانگر یک حقیقت انکارناپذیر می باشد که احساس نیاز به پرستش و بایستگی برقرارى پیوند و رابطه فی مابین آدمى با تولیدکننده خویش , امرى فطرى میباشد که در نوع انسان ـ و ولی با شدت و ضعف ـ وجود داشته و خواهدداشت . رابطه فی مابین تولید کننده و بنده , رابطهء عبودیت و بندگى است و درسایهء همین بندگى , زندگى معنا و مضمون خاص مى یابد.
برای پکهای پذیرایی، اندازههای متفاوتی تشریفات مشهد وجود دارااست. هرمورد از این اندازهها، برای نوع خوراکی مطلوب در درون پک میباشد. بعضی اوقات، تعداد خوراکیهای رقم خورده برای پک پذیرایی، به دو یا این که سه تا می رسد.
به فعالیت بردن پک پذیرایی تبارک و اطراف دار برای تعداد اندکی از خوراکی روا وجود ندارد.
اطراف دار بودن پک پذیرایی برای تعداد اندکی از اقلام خوراکی، سبب به صحیح قرار ندادن آنان در باطن بسته می گردد.
اقلام خوراکی در درون بسته پذیرایی جنبش میخورند. حرکت میل کردن اقلام خوراکی تشریفات مشهد در درون بسته پذیرایی، صورت و جلوه مطلوبی برای پذیرایی ندارد.
با دقت بهاین نکته، حتمأ باید از اندازه استاندارد و مطلوب برای پک پذیرایی استفاده نمود. اندازههای استاندارد برای پک پذیرایی، ساختار خوب و شکیلتری را برای پذیرایی از مهمانان به وجود می آورد.
اندازههایی که برای پک پذیرایی ساخت میشوند مشتمل بر:
اندازه مقوایی خرد
اندازه میانگین
تعالی
بسیار گران قدر
با لحاظ بدین که هر بسته پذیرایی با دقت به اقلام آن اندازه گیری میشود؛ سلیقه اشخاص در گزینش آنها نیز دخیل میباشد.
اما معیار گزینش برای بسته پذیرایی، فقط اندازه آن وجود ندارد.
پک پذیرایی جدای اندازه استاندارد و مطلوب آن، می بایست شاخصهای استاندارد برای هر مراسم را نیز به خویش داشته باشد. برای مراسم ختم، به کار بردن پک پذیرایی ترحیم اصفهان به صورت بسیار رنگارنگ یا این که خنده رو مطلوب وجود ندارد.
برای این فعالیت، باید از پک پذیرایی، با رنگهای مات یا این که تیره استفاده نمود.
رنگهای تیره، آیتم بسیار ایده آل، برای بستههای پذیرایی برای مجلس ختم میباشد. حتی به عمل بردن یکسری رنگ تیره در کنار هم، خلال زیبایی، جذابیت بیشتری را نیز به بسته پذیرایی ختم می دهد.
خصوصیت پک پذیرایی خالی در زمینه ی با مال بسته پذیرایی، در بیشتر موردها، از مقوا ساخته میگردد. ولی این روزها ، بیشتر از پکهای پذیرایی دوستدار با دور و اطراف زیست به کارگیری می گردد. بسته پذیرایی از متاع پلاستیک، با وارد شدن آن در نزدیکی زیست، قابل به بازیافت وجود ندارد.
از این جهت، ترازو آشغالهای تولید گردیده، این چنین ارتقا پیدا مینماید. پک پذیرایی از کالا مقوا و با اندازه مطلوب و ایده آل، قابل به بازیافت است.
از بسته پذیرایی خرد، برای مجلس ترحیم، مجلس امان و نقطه نهایی طومار نیز میتوان استفاده کرد. برای پک پذیرایی به اندازه میانگین، بیشتر برای وعدههای غذایی در زمان روز استعمال میشود. یکی از وعدههای غذایی در حین روز، ناشتایی میباشد.
در بیشتر مراسمهای ختم، از پک پذیرایی میانگین برای قرار دادن ناشتایی در آن استعمال مینمایند. ولی با دقت به میزان ذوق اشخاص دراین ارتباط، واحد سنجش فایدهمندی از پک پذیرایی و قرار دادن اقلام مصرفی در آن، بسیار متعدد می باشد. هر کسی با اعتنا به نیاز خویش، از بسته پذیرایی مطلوب به کار گیری نماید. با این فعلا، هیچگونه الزامی برای به کار بردن پک پذیرایی در اندازههای گوناگون نیست.
یکی خصوصیتهای دیگر برای پک پذیرایی، به شغل بردن نوار رنگی و روبانها در بسته پذیرایی میباشد. نوارهای رنگی و روبانها، جلوه و زیبایی بی نظیری را برای بسته پذیرایی به وجود میآورد. حتی برای مراسمهای ختم، از روبان و نوار مشکی برای بسته پذیرایی به کار گیری می شود. البته به عمل بردن نوع رنگ نوار، با دقت به نوع مراسم و تعیین صاحب خانه نیز، مختلف میباشد.
تعداد صفحات : 0