شب، فرا میبرسد و عاشقان حضرت بقیةالله، ارواحنا فداه، طبق ترسیم سنواتی که شبهای چهارشنبه، از خط مشهای به دور و مجاورت، به مسجد مقدس جمکران تشریفات مشهد مشرف میشوند، دسته تیم میآیند، در مسجد ، به عبادت و نیایش میپردازند .
مشاهدهی این پر نمک و هیجان عموم، در دل مامان سعید ، طوفانی تشکیل داد مینماید . وی نیز یاور دهها هزار زایر به عبادت و دعا و تضرع میپردازد و شفای فرزندش را از حضرت بقیةالله، ارواحنا فداه ، با سماجت و الحاح مسئلت مینماید .
هنگامی که به اتاق مسکونیش در زایر سرای مسجد میآید ، دو نفر از خادمان با اخلاص، به اطاق وی میآیند و در آنجا سوگواری مینمایند و برای شفای سعید ، به صورت دسته جمعی، دستبه دعا برمیدارا هستند .
سعید میگوید :
صحیح ، ساعت سه بعداز نصف شب بود که در عالم رؤیا دیدم نوری از پشت دیوار ساطع شد و به طرف اینجانب به روش بهزمینخورد .
وی، یک انسان بود، اما اینجانب، از وی، صرفا نوروروشنایی خیره کنندهای میدیدم که آرام آرام به اینجانب مجاورت میشد .
اینجانب، استارت، مضطرب شدم، البته عملکرد کردم که بر خودم مسلط نحس . هنگامی که فروغ به اینجانب رسید، به حوزهی سینه و شکم اینجانب اصابت کرد و رجوع .
اینجانب، از خواب بیدار شدم و چیزی متوجه نشدم و گشوده هم خوابیدم . صبح که از خواب برخاستم، عملکرد کردم که خودم را به عصایم مجاورت کنم و عصا را بردارم، ناگاه متوجه شدم که بدنم مدل گردیده و آن وضعیت درد شدید، به کلی، از اینجانب رفع گردیدهاست .
در آن وقت، متوجه شدم که شفا یافتهام و آن فروغ و روشنایی، وجود مقدس حضرت صاحب و مالک الزمان علیه السلام بوده است » .
این اعجازی باهر و کرامت ظواهر، در شب چهارشنبه دوازدهم جمادی الاولی 1414 هجری موازی با پنجم آبان 1372 شمسی صورت داد .
شب، فرا میبرسد و عاشقان حضرت بقیةالله، ارواحنا فداه، طبق ترسیم سنواتی که شبهای چهارشنبه، از خط مشهای به دور و مجاورت، به مسجد مقدس جمکران تشریفات مشهد مشرف میشوند، دسته تیم میآیند، در مسجد ، به عبادت و نیایش میپردازند .
مشاهدهی این پر نمک و هیجان عموم، در دل مامان سعید ، طوفانی تشکیل داد مینماید . وی نیز یاور دهها هزار زایر به عبادت و دعا و تضرع میپردازد و شفای فرزندش را از حضرت بقیةالله، ارواحنا فداه ، با سماجت و الحاح مسئلت مینماید .
هنگامی که به اتاق مسکونیش در زایر سرای مسجد میآید ، دو نفر از خادمان با اخلاص، به اطاق وی میآیند و در آنجا سوگواری مینمایند و برای شفای سعید ، به صورت دسته جمعی، دستبه دعا برمیدارا هستند .
سعید میگوید :
صحیح ، ساعت سه بعداز نصف شب بود که در عالم رؤیا دیدم نوری از پشت دیوار ساطع شد و به طرف اینجانب به روش بهزمینخورد .
وی، یک انسان بود، اما اینجانب، از وی، صرفا نوروروشنایی خیره کنندهای میدیدم که آرام آرام به اینجانب مجاورت میشد .
اینجانب، استارت، مضطرب شدم، البته عملکرد کردم که بر خودم مسلط نحس . هنگامی که فروغ به اینجانب رسید، به حوزهی سینه و شکم اینجانب اصابت کرد و رجوع .
اینجانب، از خواب بیدار شدم و چیزی متوجه نشدم و گشوده هم خوابیدم . صبح که از خواب برخاستم، عملکرد کردم که خودم را به عصایم مجاورت کنم و عصا را بردارم، ناگاه متوجه شدم که بدنم مدل گردیده و آن وضعیت درد شدید، به کلی، از اینجانب رفع گردیدهاست .
در آن وقت، متوجه شدم که شفا یافتهام و آن فروغ و روشنایی، وجود مقدس حضرت صاحب و مالک الزمان علیه السلام بوده است » .
این اعجازی باهر و کرامت ظواهر، در شب چهارشنبه دوازدهم جمادی الاولی 1414 هجری موازی با پنجم آبان 1372 شمسی صورت داد .